ایده آل گرایی یا بی نقص گرایی؟

چند روز پیش با دوستی گفتگو میکردم که نکته جالبی را یاد آوری کرد. اینکه برخلاف چیزی که فکر میکنیم کمال گرایی دقیقا همان بی نقص گرایی نیست و اینکه هیچ اشکالی ندارد که ما در طیف ایده آل گرایی در نقطه ای در میانه راه باشیم اما باید اطمینان حاصل کنیم که انتهای طیف یعنی بی نقص گرا نباشیم!

برای باز شدن مطلب بیایید ببینم اصلا این دو کلمه به چه معنی هستند؟ کمال گرایی و تمایل به بی نقص بودن، اگر‌چه در اولین نگاه، خوشایند به نظر می‌رسد، اما همانند بار سنگینی بر دوش فرد کمال گرا، او را از بسیاری از شادی های زندگی محروم میکند. بسیاری از اوقات، جستجوی کمال، راهی برای کاهش احساس ناامنی و عدم اطمینان به خود است. در پس زمینه تلاش های یک فرد کمال گرا می‌توان به این گفتگوی درونی رسید که “آنچه که من هستم به اندازه کافی خوب نیست” و تلاش برای دستیابی به کمال، جبرانی برای احساس ناکارآمدی است.

افراد کمال گرا اغلب برداشت اغراق شده ای از نقاط ضعف خود دارند. آنها به احتمال زیادی در سالهای ابتدایی زندگی خود این پیام را دریافت کرده اند، که به اندازه کافی خوب نیستند. بنابراین به این نتیجه رسیده اند که با تلاش برای بی نقص بودن، خود را از هر سرزنشی دور نگه دارند.

میتوان گفت که اگرچه کمال گرایی دارای جنبه های مثبتی مانند سخت کوشی، پشتکار و توجه به جزئیات است، اما در درازمدت جنبه های منفی آن بر جنبه های مثبتش پیشی میگیرد. هنگامی که انتظارات سطح بالایی را برای خود تعریف می کنیم، و ارزشمندی خود را در دست یابی به آنها تعریف می کنیم، نارسایی در دست یابی به آنها می‌تواند باعث فلج شدن ما در برابر اضطراب و خود انتقادگری شود.

اما در مقابل ایده آل گرایی شاید در نقطه ای از میان راه باشد و بدین معنی که گرایش فرد برای حرکت به ایده آل موجود است اما باور به انسان بودن، با همه نقاط قوت و ضعف، باعث این میشود که به سمت انتهای طیف نرویم و جایی در میانه رضایت خاطر پیدا کنیم.ایده آل به صورت عمیقا فردی اگر تعریف شود میتواند به کاهش میزان نیاز به کامل بودن کمک کند و زمینه لازم را ایجاد کند که بفهمیم که برای دوست داشتنی و قابل احترام بودن، لازم نیست الزاما خاص و برتر از دیگران باشیم.
بازگشت از انتهای کیف کمال گرایی، مستلزم یادآوری این واقعیت است که، شکست در یک تلاش، به معنای گره خوردن تمام هویت ما با شکست نیست. در واقع، بدون شکست و آموختن از اشتباهات، ما هیچ گاه حرکتی به جلو، در زندگی نخواهیم داشت. مهم ترین موضوع، پذیرفتن محدودیت های انسانی، یادگیری از اشتباهات، توانایی بخشیدن خود، و ادامه دادن به حرکت است.

توپ من رو کی شوت کرده؟ کجا میره؟

توپ من رو کی شوت کرده؟ کجا میره؟

مقابلم نشسته بود ... آقای الف .... روی مبل تکی اداری خیلی رسمی پا روی پا انداخته بود ... چین نسبتا عمیقی میان دو ابرو داشت و موهایش جو گندمی شده بود ..... عینک نازک بدون قاب به چشم داشت و غرق فکر بود ... در 10 دقیقه گذشته هیچ نگفته بود ... در تمام این مدت نگاهش از...

چطور احساسات دردناک را بپذیریم؟

چطور احساسات دردناک را بپذیریم؟

شرم، خشم، ترس، غم وهیجانات دردناک در زندگی همه ما هستند. اما آیا میدانیم هر کدام از اینها به چه معناست؟ پشت هر هیجانی یک نیاز است وقتی نمی‌توانیم آن را برآورده کنیم احساسی است که با یک پرچم به ما نشان داده میشود و چهره روزمان را عوض میکند. مثلا غم برای این است که درک...

آمده ایم که فقط خوشحال باشیم؟

آمده ایم که فقط خوشحال باشیم؟

قبل از اینکه این متن را بخوانید چند سوال از خودتان بپرسید. چرا بشر بیشتر از هر چیزی به دنبال خوشحالی هستند؟ آیا این خوشحالی مدام که در فرهنگ مدرن و تبلیغات موج میزند حقیقت است؟ آیا این خوشحالی در دسترس ماست؟ آیا امکان دارد که همیشه روی طول موج خوشحالی باشیم؟ پاسخ های...

0 Comments

Submit a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *